آهنگ در سفر گم شدن محمد نوری

در سفر گم شدن

محمد نوری

هنوز در سفرِ گم شدن؛ دیاری هَست
برای گوشه گرفتن؛ کنارِ یاری هَست
همه هوای کوهم، مرا چه می بندی
سزای صحبتِ دیوانگان؛ دیاری هَست

سیاه شد!! نَفسِ خانه از دَمِ تکرار
سیاه شد!! نَفسِ خانه از دَمِ تکرار
برای تازه شدن حرف؛ جویباری هست
سیاه شد!! نَفسِ خانه از دَمِ تکرار
برای تازه شدن حرف؛ جویباری هست

هنوز در سفرِ گم شدن؛ دیاری هَست
برای گوشه گرفتن؛ کنارِ یاری هَست
همه هوای کوهم، مرا چه می بندی
سزای صحبتِ دیوانگان؛ دیاری هَست

به پیش چشم تو؛ با خویش می توان گُفتن
به پیش چشم تو؛ با خویش می توان گُفتن
مَلولِ کوچه ی آیینه هـــــا؛ غُبــــاری هَست
--:--
--:--