پرده رقص
علیرضا قربانی
عاشقان نالان چو نای و عشق همچو نای زن
تا چه ها در می دمد این عشق در سُرنای تن
هست این سُرنا پدید و هست سُرنایی نهان
از میِ لبهاش باری مست شد سُرنای من
آسمان چون خرقه ی رقصان و صوفی ناپدید
ای مسلمانان که دیده است خرقه رقصان بی بدن
خرقه رقصان از تن است و جسم رقصان است ز جان
تا چه ها در می دمد این عشق در سُرنای تن
هست این سُرنا پدید و هست سُرنایی نهان
از میِ لبهاش باری مست شد سُرنای من
آسمان چون خرقه ی رقصان و صوفی ناپدید
ای مسلمانان که دیده است خرقه رقصان بی بدن
خرقه رقصان از تن است و جسم رقصان است ز جان
کلمات کلیدی :