آهنگ آسمون آذر د ویز

آسمون آذر

د ویز

هر روز هر شب, کنج تاریک اتاقش
تو طبقه ششم آپارتمان, دورترین مجتمع این شهر
میریزه خاطرات تلخشو, از پنجره بیرون اما
دیوارا پرده سینمان واسه, رسواترین عاشق دهر

روزگارش شده حسرت و درد
پرشده وجودش با این افکار زرد

قصه های همیشه تکرار, دردهایی که نمیشن انکار
تختی که شده جای بازی واسه, کابوسای شبونه انگار
آسمون خاکستری پشت شیشه, که دیگه هیچوقت عوض نمیشه
گیر کرده تو ماه آذر و میخواد, ابری بمونه واسه همیشه

روزگارش شده حسرت و درد
پرشده وجودش با این افکار زرد

روزگارش شده حسرت و درد
پرشده وجودش با این افکار زرد
بچگیشو, غم و سادگیشو جا گذاشته
تو دستای سرد یک مرد
کلمات کلیدی :
--:--
--:--