هوس
شهرام شکوهی
تو فصل برگای زرد ،توی شب های ساکت و سرد
قصه بودن تو هیچ دردی رو دوا نکرد
شبم سیاه و پست، آخه این عشق بود یا قفس
میون عشق و هوس، زدی تو ساز دل یه نفس
آی از هوس، وای از هوس، هی داد، ای وای از هوس
آی از هوس، وای از هوس، هی داد، ای وای از هوس
سکوت و زخم زبون سهم همین رابطه شد
تموم روح و تنم زخمی این رابطه شد
صدا نداره یک دست، فقط من عاشق بودم و بس
تو بر هوا و هوس، فقط یک بار از خدا بترس
آی از هوس، وای از هوس، هی داد، ای وای از هوس
آی از هوس، وای از هوس، هی داد، ای وای از هوس
قصه بودن تو هیچ دردی رو دوا نکرد
شبم سیاه و پست، آخه این عشق بود یا قفس
میون عشق و هوس، زدی تو ساز دل یه نفس
آی از هوس، وای از هوس، هی داد، ای وای از هوس
آی از هوس، وای از هوس، هی داد، ای وای از هوس
سکوت و زخم زبون سهم همین رابطه شد
تموم روح و تنم زخمی این رابطه شد
صدا نداره یک دست، فقط من عاشق بودم و بس
تو بر هوا و هوس، فقط یک بار از خدا بترس
آی از هوس، وای از هوس، هی داد، ای وای از هوس
آی از هوس، وای از هوس، هی داد، ای وای از هوس
کلمات کلیدی :