آهنگ شهره شهر علیرضا قربانی

شهره شهر

علیرضا قربانی

شهره شهر عقل را هم چو اسیر میبری
دوش نخفت چشم من چشم ِ تو بود و لشگری
هر نفس از تو در دلم شعله زبانه می‌کشد
جان من از خیال تو جرعه به جرعه می‌چشد
باز میان خواب خود سجده کنان نشسته‌ام
طعنه به آسمان زده حُرم حرم شکسته‌ام
زلف عبادت مرا دست تو تاب می‌دهد
کفر به دست خود مرا ساغر ناب می‌دهد
دست عطش به جان من کاسه آب می‌دهد
--:--
--:--