رفیق
حجت اشرفزاده
رفیق بغض هر شبم هوای گریه و تبم
به گریه های من بگو خیال دیدن تو کو
ای عشق تمام حسرت هنوزم دلیل آه سینه سوزم
ببر مرا به ناکجا عشق
ای درد ببین به استخوان رسیدی همین که از دلم بریدی
ببر مرا به هر کجا عشق
خیال خنده های تو شد آرزوی هر شبم
به چشم های تو قسم که جان رسیده بر لبم
خزان شد و نیامدی عزیز لحظه های من
اگر ندیدمت تو را تو گریه کن برای من
ای عشق تمام حسرت هنوزم دلیل آه سینه سوزم
ببر مرا به ناکجا عشق
ای درد ببین به استخوان رسیدی همین که از دلم بریدی
ببر مرا به هر کجا عشق
نفس های تو را آن روزها در شیشه پر کردم
هوای روزهای بودنت را هم چنان دارم
کلمات کلیدی :