آهنگ کوچه های عاشقی سینا سرلک

کوچه های عاشقی

سینا سرلک


کاشکی تقدیر انسانها فقط در خواب بود
قصه از آغاز سَر میشد، دلت بی تاب بود

بعدِ تو بیزارم از صبح و طلوع آفتاب
کوچه های عاشقی از مهرِ تو مهتاب بود

گفته بودی تا ابد همراه و غمخوار منی
لعنت و نفرین بر این بیراهه که مُرداب بود

قلبم از طرزِ نگاهت باز هم آتش گرفت
کاش در چَشمانِ تو یک چشمه ی پُر آب بود

سخت دلخونم از این بیرحمیِ تلخ و غریب
کاشکی، کاشکی در رسمِ ِ دنیا عشق ورزی باب بود

بعدِ تو بیزارم از صبح و طلوع آفتاب
کوچه های عاشقی از مهرِ تو مهتاب بود

گفته بودی تا ابد همراه و غمخوار منی
لعنت و نفرین بر این بیراهه که مُرداب بود

قلبم از طرز نگاهت باز هم آتش گرفت
کاش در چَشمان تو یک چشمه ی پُر آب بود
--:--
--:--