عشق پست مدرنی
رضا یزدانی
وقتی هستی خوبِ خوبم، بی تو غصه منهدم نیست
با تو دغدغه ندارم، دیگه هیچ چیزی مهم نیست
نه مهم نیست سیل و آتیش، سونامی، زلزله، بهمن!
وسطِ اینهمه وحشت بیا همقدم شو با من
خبرای بدو کر کن با ترانه ای رمانتیک
جیکِ غصه در نمیاد زیرِ بارونِ کلاسیک
با تو ذوب میشه جهنم، با تو ارزونه تَورُم
از تو آب میخوره دریا، با تو نون میپزه گندم
تو یه عشقِ پُست مدرنی، حسی با ورژنه تازه
تو یه تعریفِ جدیدی از یه مفهومِ قراضه
میشه با تو به سفر رفت توی یه ویلای فرضی
جاده ی چالوسو قورت داد با یه کارتِ سوختِ قرضی
وقتی هستی خوبِ خوبم، بی تو غصه منهدم نیست
با تو دغدغه ندارم، دیگه هیچ چیزی مهم نیست
نه مهم نیست سیل و آتیش، سونامی، زلزله، بهمن!
وسطِ اینهمه وحشت بیا همقدم شو با من
دیگه اکسیژن نمیخوام! تویی کربنِ نفس سوز!
تو تنفسِ جدیدی من دوزیست میشم از امروز!
یه هواپیما توی برج، نِئو نازی با تپانچه!
نرو توو جنگِ جهانی اصن این حرفا به ما چه!!
کشفِ آب توو کره ی ماه، صدتا اختراعِ بیخود
یا یه کهکشانِ تازه که توو آسمون رصد شد
هیچکدوم برام مهم نیست، وقتی اتفاقِ تو هست
وقتی میشه با تو خوش بود! وقتی میشه دل به تو بست!
برو توو مدارِ خورشید، تو که میتونی بتابی!
شب و روزمو یکی کن با یه آسمونِ آبی
واسه دردای توو قلبم حکمِ تخلیه گرفتم
انقده غصه نخوردم سوء تغذیه گرفتم!!
وقتی هستی خوبِ خوبم، بی تو غصه منهدم نیست
با تو دغدغه ندارم، دیگه هیچ چیزی مهم نیست
نه مهم نیست سیل و آتیش، سونامی، زلزله، بهمن!
وسطِ اینهمه وحشت بیا همقدم شو با من
وقتی هستی خوبِ خوبم، وقتی هستی خوبِ خوبم، وقتی هستی خوبِ خوبم
با تو دغدغه ندارم، دیگه هیچ چیزی مهم نیست
نه مهم نیست سیل و آتیش، سونامی، زلزله، بهمن!
وسطِ اینهمه وحشت بیا همقدم شو با من
خبرای بدو کر کن با ترانه ای رمانتیک
جیکِ غصه در نمیاد زیرِ بارونِ کلاسیک
با تو ذوب میشه جهنم، با تو ارزونه تَورُم
از تو آب میخوره دریا، با تو نون میپزه گندم
تو یه عشقِ پُست مدرنی، حسی با ورژنه تازه
تو یه تعریفِ جدیدی از یه مفهومِ قراضه
میشه با تو به سفر رفت توی یه ویلای فرضی
جاده ی چالوسو قورت داد با یه کارتِ سوختِ قرضی
وقتی هستی خوبِ خوبم، بی تو غصه منهدم نیست
با تو دغدغه ندارم، دیگه هیچ چیزی مهم نیست
نه مهم نیست سیل و آتیش، سونامی، زلزله، بهمن!
وسطِ اینهمه وحشت بیا همقدم شو با من
دیگه اکسیژن نمیخوام! تویی کربنِ نفس سوز!
تو تنفسِ جدیدی من دوزیست میشم از امروز!
یه هواپیما توی برج، نِئو نازی با تپانچه!
نرو توو جنگِ جهانی اصن این حرفا به ما چه!!
کشفِ آب توو کره ی ماه، صدتا اختراعِ بیخود
یا یه کهکشانِ تازه که توو آسمون رصد شد
هیچکدوم برام مهم نیست، وقتی اتفاقِ تو هست
وقتی میشه با تو خوش بود! وقتی میشه دل به تو بست!
برو توو مدارِ خورشید، تو که میتونی بتابی!
شب و روزمو یکی کن با یه آسمونِ آبی
واسه دردای توو قلبم حکمِ تخلیه گرفتم
انقده غصه نخوردم سوء تغذیه گرفتم!!
وقتی هستی خوبِ خوبم، بی تو غصه منهدم نیست
با تو دغدغه ندارم، دیگه هیچ چیزی مهم نیست
نه مهم نیست سیل و آتیش، سونامی، زلزله، بهمن!
وسطِ اینهمه وحشت بیا همقدم شو با من
وقتی هستی خوبِ خوبم، وقتی هستی خوبِ خوبم، وقتی هستی خوبِ خوبم
کلمات کلیدی :