آهنگ در خیال ساز و آواز 1 شجریان

در خیال ساز و آواز 1

شجریان

خبرت خرابتر کرد جراحت جدایی
خبرت خرابتر کرد جراحت جدایی …
چو خیال آب روشن که به تشنگان نمایی

تو چه ارمغانی آری که به دوستان فرستی
چه از این به ارمغانی که تو خویشتن بیایی
چه از این به ارمغانی که تو خویشتن بیایی …

بشدی و دل ببردی و به دست غم سپردی
بشدی و دل ببردی و به دست غم سپردی …
شب و روز در خیالی و ندانمت کجایی
شب و روز در خیالی و ندانمت کجایی …

تو جفای خود بکردی و نه من نمی‌توانم
که جفا کنم ولیکن نه تو لایق جفایی

چه کنند اگر تحمل نکنند زیردستان
چه کنند اگر تحمل نکنند زیردستان …
تو هر آن ستم که خواهی بکنی که پادشایی
تو هر آن ستم که خواهی بکنی که پادشایی …
--:--
--:--