راه خورشید
وحید تاج
روزی که چنگ انداخت اهریمن
بر چهره ی این خاک مهر آیین
طوفنده چون تندر خروشیدند
مهر آفرینان بر بساط کین
بر ما نمانده از شب طوفان
ننگ سبک باران ساحل ها
با نقد جان پای وطن ماندیم
با آنکه خون افتاد در دلها
در چشمه ی خون و جنون شستند
یاران ما گرد عدم از خویش
راه سعادت را نشان دادند
باید برون زد یک قدم از خویش
رفتند اگر مردان کیش مهر
ما رهروان راه خورشیدیم
آیینه دار هیبت نوریم
بر چهره ی این خاک مهر آیین
طوفنده چون تندر خروشیدند
مهر آفرینان بر بساط کین
بر ما نمانده از شب طوفان
ننگ سبک باران ساحل ها
با نقد جان پای وطن ماندیم
با آنکه خون افتاد در دلها
در چشمه ی خون و جنون شستند
یاران ما گرد عدم از خویش
راه سعادت را نشان دادند
باید برون زد یک قدم از خویش
رفتند اگر مردان کیش مهر
ما رهروان راه خورشیدیم
آیینه دار هیبت نوریم
کلمات کلیدی :