آهنگ باز باران پالت

باز باران

پالت

ئاگر که تیه دلی من، خه و ناکه وه چاوی من
آتشی به دل من افتاده ، خواب به چشمهایم نمی آید

چما تو ژ من دور که تی
بی ژه رو نیه چاوی من

از وقتی تو از من دور شدی
چشمانم دیگر سویی ندارند.

رندا من..گه ورا من.
چه ن ساله س له ویا ته مه...
لی لی چه ن ساله س به ندا ته مه...
مهربان من...سرور من
سالهاست که به دنبال توام. سالهاست که اسیر توام

بر دامن شب ستاره گل به گل مینشانی گل من.
با هر ستاره دلم را سوی خود میکشانی گل من.
رفتی و گونه هایم خیس از روزگاران.
آخر نفهمیدم آن شب اشک من بود یا که باران.

باز باران با ترانه مینوازد نوای شبانه.
شور عشقت در دل من میکشد همچو آتش زبانه.
نا امید و بی نشانه مرغ دل مانده بی آشیانه.
باد و باران، دست طوفان میکشد بر شبم تازیانه.

ئه و چ ئاخ و نالینی...
ده ل شه ویتی به رفینه...
این چه آه و فغانیست...
دل من را شبانه به یغما بردن.

تو بخاتر خودیکی...
مه بیژه یاری دینه...

تو را به خاطر خدا بگو.
که یار من می شوی.

باز باران با ترانه مینوازد نوای شبانه.
شور عشقت در دل من میکشد همچو آتش زبانه.

رندا من گه ورا من...
چه ن ساله ز له دواته مه.
چه ن ساله.
چه ن ساله.
ئه ز به ندا ته مه.

مهربان من...سرور من.
سالهاست که به دنبال توام. سالهاست
سالهای سال است.
که اسیر توام.
کلمات کلیدی :
--:--
--:--