آهنگ آينه ها د ویز

آينه ها

د ویز

هدیه دادی و گرفتم
این شب گم تو زمانُ
قهوه های تلخ مونده
تو غم این استکانُ

ساعتُ عقب کشیدی
گفتی آینده همینه
شوق پروازُ سوزوندی
گفتی جامون رو زمینه

ما همونیم که یه روزی
از یه خواب بد پریدیم
گر گرفتیم و تموم شد
به ته قصه رسیدیم

نامه ها رو می سوزونم
با همین دستای سردم
جای سیلی سرخ سرخه
روی گونه های زردم

بیا دستامُ بگیر ُ
این شبا رو زیر و رو کن
نگو دیر نمیشه
بیا زخمامُ رفو کن


قصه اونجایی تمومه
که سکوته تو قلب هامون
مگه عشق خاموش میشه
مثِ ته سیگار زیر پامون

من و تو دوریم اما
عوض میشه روزگار
صدای بارون و گوش کن
یه سیل داره این رگبار

من اگه میگم تمومه
حرف دل یه چیز دیگه ست
نه نرو رفتن تو
آه و سوزِ توی سینه ست

زندگی همش سیاهه
من و تو آبی و سبزیم
بغلم کن تو ترس هات
مرحم این زخم بدخیم

بیا دستامُ بگیر ُ
این شبا رو زیر و رو کن
نگو دیر نمیشه
بیا زخمامُ رفو کن

آینه ها شکستن اما
این طلسم موندنی نیست
میرسه پایان جدایی
این احساس مردنی نیست
--:--
--:--