مرحم
یاس
پای دردا واستم تا برسم به فرداهای روشن
قلبم میگه میکروفن و بردار و تو بخون حالا از همه ی دردا
تا مرحم باشه واسه دل شکستت
تا نمونی تو پای گله و حسرت
میدونی اینو که یاس از تو داره نقصی
گذشته هام مثه تومور مغزی
درو بر من و مثه دیوار فرضی
میگرن و میشه مثل یک بیمار مغزی
نمیدونم که کی داره تقصیر
حوصله ندارم بکنم اینارو تفسیر
وقتی که اشکت چکیده یکی یکی
حرفی که تو قلبت بگو به کی بگی
داستان منو نمیدونی تو زیر اسمان کبود
حالا اون ادم راز دار و صبور
واسه ی خونواده پاسداره هنوز
گذشته ی منه مثه کتابه داستان
به دنبال یه روزی که بتابه افتاب
یه حس میگه به اون روز نزدیکم نزدیک نزدیکتر
هر وقت دلم میگیره از همه
قلم تو دستمه و مینویسم از اینکه سر سخت
باید پای دردا واستم تا برسم به فرداهای روشن
قلبم میگه میکروفن و بردار و تو بخون حالا از همه ی دردا
تا مرحم باشه واسه دل شکستت
تا نمونی تو پای گله و حسرت
وقتشه دیگه بخونم و وقت ندم
بگم از روزایی که زیر برف یخ زدم
مقصدم که به سمت کسب درآمد و
حالا دیگه ازم رفته طراوت
تو پول در میاری و بعد سر کار
میبینی جیب شده هموزن پر کاه
فقط خودتی و دور و بر مشکل
اونوقت کیه که بکنه تو رو تر و خشکت
آره این روزا اوضاع آرومه مشتی
فردا از سختیا تو بارون اشکی
روزی میرسه که بابا مامان پیرن
یا مثله پدر من از این دنیا میرن و
حالا هفت ساله که خالیه پشتم
و خدا بوده باعث و بانی رشدم
خیلی سخته ولی میدونم اینو میتونم
هر وقت دلم میگیره از همه
قلم تو دستمه و مینویسم از اینکه سر سخت
باید پای دردا واستم تا برسم به فرداهای روشن
قلبم میگه میکروفن و بردار و تو بخون حالا از همه ی دردا
تا مرحم باشه واسه دل شکستت
تا نمونی تو پای گله و حسرت وقتشه به تو بگم
تو بدونی پس یه حرفی که میخونم هست درون من
سختیا چگونه من با یه کوه غم
رو قلبی که دیگه شکسته جلو برم
خسته و اسیر درد تو مسیر بد
وقتی که کسی نبود رفیق من
سختی یه چیزی که شد نصیب من
پس دیگه از این به بعد به تو بگم
عزم و جزم می کنم مثله سرباز
اینو بدون نیستم یه قصه پرداز
و پرواز میکنم به سمت هدف
پس باخت کسی که به حمله نرفت
تا حالا سرنوشت بوده یه داور بد
ولی این دلیل نمیشه برسم به اخر خط
حالا خیلی مونده ولی تخته گاز
جلو میرم حالا با فکر و مغز باز
قلبم میگه میکروفن و بردار و تو بخون حالا از همه ی دردا
تا مرحم باشه واسه دل شکستت
تا نمونی تو پای گله و حسرت
میدونی اینو که یاس از تو داره نقصی
گذشته هام مثه تومور مغزی
درو بر من و مثه دیوار فرضی
میگرن و میشه مثل یک بیمار مغزی
نمیدونم که کی داره تقصیر
حوصله ندارم بکنم اینارو تفسیر
وقتی که اشکت چکیده یکی یکی
حرفی که تو قلبت بگو به کی بگی
داستان منو نمیدونی تو زیر اسمان کبود
حالا اون ادم راز دار و صبور
واسه ی خونواده پاسداره هنوز
گذشته ی منه مثه کتابه داستان
به دنبال یه روزی که بتابه افتاب
یه حس میگه به اون روز نزدیکم نزدیک نزدیکتر
هر وقت دلم میگیره از همه
قلم تو دستمه و مینویسم از اینکه سر سخت
باید پای دردا واستم تا برسم به فرداهای روشن
قلبم میگه میکروفن و بردار و تو بخون حالا از همه ی دردا
تا مرحم باشه واسه دل شکستت
تا نمونی تو پای گله و حسرت
وقتشه دیگه بخونم و وقت ندم
بگم از روزایی که زیر برف یخ زدم
مقصدم که به سمت کسب درآمد و
حالا دیگه ازم رفته طراوت
تو پول در میاری و بعد سر کار
میبینی جیب شده هموزن پر کاه
فقط خودتی و دور و بر مشکل
اونوقت کیه که بکنه تو رو تر و خشکت
آره این روزا اوضاع آرومه مشتی
فردا از سختیا تو بارون اشکی
روزی میرسه که بابا مامان پیرن
یا مثله پدر من از این دنیا میرن و
حالا هفت ساله که خالیه پشتم
و خدا بوده باعث و بانی رشدم
خیلی سخته ولی میدونم اینو میتونم
هر وقت دلم میگیره از همه
قلم تو دستمه و مینویسم از اینکه سر سخت
باید پای دردا واستم تا برسم به فرداهای روشن
قلبم میگه میکروفن و بردار و تو بخون حالا از همه ی دردا
تا مرحم باشه واسه دل شکستت
تا نمونی تو پای گله و حسرت وقتشه به تو بگم
تو بدونی پس یه حرفی که میخونم هست درون من
سختیا چگونه من با یه کوه غم
رو قلبی که دیگه شکسته جلو برم
خسته و اسیر درد تو مسیر بد
وقتی که کسی نبود رفیق من
سختی یه چیزی که شد نصیب من
پس دیگه از این به بعد به تو بگم
عزم و جزم می کنم مثله سرباز
اینو بدون نیستم یه قصه پرداز
و پرواز میکنم به سمت هدف
پس باخت کسی که به حمله نرفت
تا حالا سرنوشت بوده یه داور بد
ولی این دلیل نمیشه برسم به اخر خط
حالا خیلی مونده ولی تخته گاز
جلو میرم حالا با فکر و مغز باز
کلمات کلیدی :