پدر
یاس
کسي چميدونه از فردام از الان اتفاقتو بر دار افکار اشبام بگم از دردام الان از خواب برپا درياب اشکام حرفام
منم سنگ سبورم آهنگ من از درد درونم با غم خوانم درد دلم با تو بشنو چند جمله بگو با تو
بگم چه روزاي سختي رفت و سخت تر اومد پدر وقتي رفت غم از در اومد قبل فوت پدر من اوضاء همين بود مشکلات ما هميشه در کمين بود
در هر قدم يک دشمن من از ترس اعتماد و در خودم کشتم با خشونت به من ميگفتن خوش اومد منم از اين رفتارها خونم به جوش اومد ما ديگه همه چي رو از دست داده بوديم سرمون کلاه رفت ما چه ساده بوديم به ياد روزي ميفتم که با دستبند باباي خوبم رو ميگرفتن از من پس من رسماً تنها شدم از غم خلوت کردم با خودم چيزي که درد آورد اون روزا قلب ماهارو که اونا آوردن حکم جلب بابا رو هرچي ازشون وقت خواستم من ميگفتن نه ناز کردن ورشکسته شديم آره کار خدا بود اونهمه چک و پاس کردن
بگم چه روزاي سختي رفت و سخت تر اومد پدر وقتي رفت غم از در اومد قبل فوت پدر من اوضاء همين بود مشکلات ما هميشه در کمين بود بگم چه روزاي سختي رفت و سخت تر اومد پدر وقتي رفت غم از در اومد قبل فوت پدر من اوضاء همين بود مشکلات ما هميشه در کمين بود
بقيه رو ادامه ميدم من الان سريع يه پاي ما خونه بود و يه پا کلانتري ما هم ساکت نبوديم آره بنا بر اين فکر نکتي که ما هم پسر پيامبريم
يکي از طلبکارا رو که خيلي لجن تو خلوت رفتم بالاسرش مثل عجل معلق فکر نکني ياس هست مولکولي بي رحم بچههاي شما ازم الگو ميگيرن قاضي گفت چقده طلبت گفت 7- 8 تومن خواستم با دستام بگيرم و خفش کنم آره حرس بغض حس يه عقده نقطه توقلبم نقطه سوخته
14- 15 ساله بودم تو همين وضا با طلبکارا حساب کردم تومني 5زار يکمي اعصاب راحت شد غرضا رو داديم از چکا پاره کرديم امضاء فکر نکن بدبختيار و من پيچيدمشون از اون دور من سختي يار و ميديدمشون حالا پيشرفت دور شد چقدر طلابش بابا گفت دست بالا ببر حنا بش
بگم چه روزاي سختي رفت و سخت تر اومد پدر وقتي رفت غم از در اومد قبل فوت پدر من اوضاء همين بود مشکلات ما هميشه در کمين بود بگم چه روزاي سختي رفت و سخت تر اومد پدر وقتي رفت غم از در اومد قبل فوت پدر من اوضاء همين بود مشکلات ما هميشه در کمين بود
جيبامون پاک تر بود از قلب نوزاد که پولي نمونده بود حتي 2زار يه ماشين داشتيم از دار دنيا که اونم رفت و شد مال دزدا به صابخونه با ترس گفتيم اجازه بشينيم که سخت بود دوران اجاره نشيني خودمو کشيدم بيرون حالا از ته گل دارم ميخونم براي شما ار ته دل وقتي همه سرمستن با عرق و وودکا من در دستمه ورق و خودکار رشد نکردم مثل علف هرز پشت نکردم من به هدف سبز انتضار کمک ندارم من از قرضالحسنه کمک ه کمک که ضربالمثله از گفتن حرف بله قربان بيزارم پس از الان دستم و رو قرآن ميزارم که به دست هيچ احدي آتو ندم اگه تو بدي بلدي منم باتون بدم اين مشکل برا من يه تجربه بود که به زبون هيپ هاپ ترجمه شد
بگم چه روزاي سختي رفت و سخت تر اومد پدر وقتي رفت غم از در اومد قبل فوت پدر من اوضاء همين بود مشکلات ما هميشه در کمين بود بگم چه روزاي سختي رفت و سخت تر اومد پدر وقتي رفت غم از در اومد قبل فوت پدر من اوضاء همين بود مشکلات ما هميشه در کمين بود
منم سنگ سبورم آهنگ من از درد درونم با غم خوانم درد دلم با تو بشنو چند جمله بگو با تو
بگم چه روزاي سختي رفت و سخت تر اومد پدر وقتي رفت غم از در اومد قبل فوت پدر من اوضاء همين بود مشکلات ما هميشه در کمين بود
در هر قدم يک دشمن من از ترس اعتماد و در خودم کشتم با خشونت به من ميگفتن خوش اومد منم از اين رفتارها خونم به جوش اومد ما ديگه همه چي رو از دست داده بوديم سرمون کلاه رفت ما چه ساده بوديم به ياد روزي ميفتم که با دستبند باباي خوبم رو ميگرفتن از من پس من رسماً تنها شدم از غم خلوت کردم با خودم چيزي که درد آورد اون روزا قلب ماهارو که اونا آوردن حکم جلب بابا رو هرچي ازشون وقت خواستم من ميگفتن نه ناز کردن ورشکسته شديم آره کار خدا بود اونهمه چک و پاس کردن
بگم چه روزاي سختي رفت و سخت تر اومد پدر وقتي رفت غم از در اومد قبل فوت پدر من اوضاء همين بود مشکلات ما هميشه در کمين بود بگم چه روزاي سختي رفت و سخت تر اومد پدر وقتي رفت غم از در اومد قبل فوت پدر من اوضاء همين بود مشکلات ما هميشه در کمين بود
بقيه رو ادامه ميدم من الان سريع يه پاي ما خونه بود و يه پا کلانتري ما هم ساکت نبوديم آره بنا بر اين فکر نکتي که ما هم پسر پيامبريم
يکي از طلبکارا رو که خيلي لجن تو خلوت رفتم بالاسرش مثل عجل معلق فکر نکني ياس هست مولکولي بي رحم بچههاي شما ازم الگو ميگيرن قاضي گفت چقده طلبت گفت 7- 8 تومن خواستم با دستام بگيرم و خفش کنم آره حرس بغض حس يه عقده نقطه توقلبم نقطه سوخته
14- 15 ساله بودم تو همين وضا با طلبکارا حساب کردم تومني 5زار يکمي اعصاب راحت شد غرضا رو داديم از چکا پاره کرديم امضاء فکر نکن بدبختيار و من پيچيدمشون از اون دور من سختي يار و ميديدمشون حالا پيشرفت دور شد چقدر طلابش بابا گفت دست بالا ببر حنا بش
بگم چه روزاي سختي رفت و سخت تر اومد پدر وقتي رفت غم از در اومد قبل فوت پدر من اوضاء همين بود مشکلات ما هميشه در کمين بود بگم چه روزاي سختي رفت و سخت تر اومد پدر وقتي رفت غم از در اومد قبل فوت پدر من اوضاء همين بود مشکلات ما هميشه در کمين بود
جيبامون پاک تر بود از قلب نوزاد که پولي نمونده بود حتي 2زار يه ماشين داشتيم از دار دنيا که اونم رفت و شد مال دزدا به صابخونه با ترس گفتيم اجازه بشينيم که سخت بود دوران اجاره نشيني خودمو کشيدم بيرون حالا از ته گل دارم ميخونم براي شما ار ته دل وقتي همه سرمستن با عرق و وودکا من در دستمه ورق و خودکار رشد نکردم مثل علف هرز پشت نکردم من به هدف سبز انتضار کمک ندارم من از قرضالحسنه کمک ه کمک که ضربالمثله از گفتن حرف بله قربان بيزارم پس از الان دستم و رو قرآن ميزارم که به دست هيچ احدي آتو ندم اگه تو بدي بلدي منم باتون بدم اين مشکل برا من يه تجربه بود که به زبون هيپ هاپ ترجمه شد
بگم چه روزاي سختي رفت و سخت تر اومد پدر وقتي رفت غم از در اومد قبل فوت پدر من اوضاء همين بود مشکلات ما هميشه در کمين بود بگم چه روزاي سختي رفت و سخت تر اومد پدر وقتي رفت غم از در اومد قبل فوت پدر من اوضاء همين بود مشکلات ما هميشه در کمين بود
کلمات کلیدی :