بی دلیل
رستاک
انگار بی دلیل انگار خود به خود
تا عاشقت شدم لحنت غریبه شد
گرمای عشق رفت از جمله سازیات
یه دفعه خوب شد دیوونه بازیات
عشقی که درد شد سبزی که زرد شد
شامی که سرد شد یعنی عوض شدی
پلکت که میپره تا صبح یک سره
خوابت نمیبره یعنی عوض شدی
حوای لعنتی اون سیبو یادته
اون حال مستیه عجیبو یادته
دلت مسافره کفشاشو پاش کن
گفتم عوض نشو گفتی تلاش کن
سیبی که چیدمو خوابی که دیدمو
موی سفیدمو یعنی عوض شدی
بغضی که میکشه مردی که دلخوشه
آواره ی تو شه یعنی عوض شدی
انگار بی دلیل ...
تا عاشقت شدم لحنت غریبه شد
گرمای عشق رفت از جمله سازیات
یه دفعه خوب شد دیوونه بازیات
عشقی که درد شد سبزی که زرد شد
شامی که سرد شد یعنی عوض شدی
پلکت که میپره تا صبح یک سره
خوابت نمیبره یعنی عوض شدی
حوای لعنتی اون سیبو یادته
اون حال مستیه عجیبو یادته
دلت مسافره کفشاشو پاش کن
گفتم عوض نشو گفتی تلاش کن
سیبی که چیدمو خوابی که دیدمو
موی سفیدمو یعنی عوض شدی
بغضی که میکشه مردی که دلخوشه
آواره ی تو شه یعنی عوض شدی
انگار بی دلیل ...
کلمات کلیدی :