آهنگ تنهایی سهراب پاکزاد

تنهایی

سهراب پاکزاد

کم کم از تنهایى از اون همه دردایى

که داشتم تو زندگیم بدون هیچ فردایى میمردم

تا شد چشمم افتاد تو دوتا چشم زیباى تو

همون چشماى عجیبت که تو عمرمم ندیدم

شب شدو روز شدو بد بود حالم خوب شدو

خیلى بهتر شدم وقتى دستاى قشنگتو گرفتم

کم کم آروم شدم عاشق تو مست تو

عاشق چشمات تو بارون این صحنه چقدر قشنگه

حالا اگه نبینمت یه روز تورو چى میشه اون روز اى خدا واى واى واى

نیاى یه روز بهم بگى میخوام برم خدانگهدارت باشه واى واى واى

بیا بزار هروزو هرشب هى فقط نگات کنم ببینمت هى هى هى هى

بیا نباشیم ما یه جورى که بگن اونام جدا میشن ببین کى کى کى

تک تک حرفایى که میزدیم تنهایى

رو درختُ برگُ در دیوارو هر جایى نوشتم

شمعاتو عکساتو شیشه هاى عطراتو

هرچى که داشتم از تو، تو همه جاى این اتاق گذاشتم

کم کم آروم شدم دیوونه حرف تو

میگفتى آروم تو بارون این صحنه چقدر قشنگه

حالا اگه نبینمت یه روز تورو چى میشه اون روز اى خدا واى واى واى

نیاى یه روز بهم بگى میخوام برم خدانگهدارت باشه واى واى واى

بیا بزار هروزو هرشب هى فقط نگات کنم ببینمت هى هى هى هى

بیا نباشیم ما یه جورى که بگن اونام جدا میشن ببین کى کى کى
کلمات کلیدی :
--:--
--:--