بی قرار
مازیار فلاحی
بیقرارم،بیقرارم
این همه خاطره از عکسِ تو دارم
رو گلوت جایِ هزار تا زخمه
که نمیتونم به روم نیارم
به گذشته ها که میرم
نمیتونم جلویِ اشکایه چشمامو بگیرم
کاش میشد یه بار دیگه تو رو ببینم
کاش میشد هزار دفعه به جات بمیرم
من بدونِ تو نمیدونم چی میشه
من به دردای تو مدیونم همیشه
بیقرارم، بیقرارم
طاقت دیدنِ اشکاتو ندارم
کاش بودی تا میتونستم
سرمو رو شونه هایِ تو بذارم
یه نشونه هایی از غمام و دردام
تو اتاقِ سرد و ساکتت هنوز هست
یادِ تو مونده خودت خواستی بمونه
این نشونه ها فقط یه مشت بهونست
من بدونِ تو نمیدونم چی میشه
من به دردای تو مدیونم همیشه
این همه خاطره از عکسِ تو دارم
رو گلوت جایِ هزار تا زخمه
که نمیتونم به روم نیارم
به گذشته ها که میرم
نمیتونم جلویِ اشکایه چشمامو بگیرم
کاش میشد یه بار دیگه تو رو ببینم
کاش میشد هزار دفعه به جات بمیرم
من بدونِ تو نمیدونم چی میشه
من به دردای تو مدیونم همیشه
بیقرارم، بیقرارم
طاقت دیدنِ اشکاتو ندارم
کاش بودی تا میتونستم
سرمو رو شونه هایِ تو بذارم
یه نشونه هایی از غمام و دردام
تو اتاقِ سرد و ساکتت هنوز هست
یادِ تو مونده خودت خواستی بمونه
این نشونه ها فقط یه مشت بهونست
من بدونِ تو نمیدونم چی میشه
من به دردای تو مدیونم همیشه
کلمات کلیدی :