بی خبر از تو
حجت اشرفزاده
بی خبرم از تو و من تاب ندارم
بعد تو خود را به که باید بسپارم
از دله من کم نشده مهر تو ماهم
دلبر من غیر تو دل یار نخواهم
مست و خرابه عطر گیسوی توام
عاشقه تاب و گره ی موی توام
رفتی و یک روز دلم بند نشد
بعد تو این بغض که لبخند نشد
مست و خرابه عطر گیسوی توام
عاشقه تاب و گره ی موی توام
رفتی و یک روز دلم بند نشد
بعد تو این بغض که لبخند نشد
جز تو ندارم بخدا یار عزیزی
تا کِی از این عاشقِ تنها بگریزی
باز اگر سر به بیابان بگذارم
عشقِ من اما گله ای از تو ندارم
مست و خرابه عطر گیسوی توام
عاشقه تاب و گره ی موی توام
رفتی و یک روز دلم بند نشد
بعد تو این بغض که لبخند نشد
مست و خرابه عطر گیسوی توام
عاشقه تاب و گره ی موی توام
رفتی و یک روز دلم بند نشد
بعد تو این بغض که لبخند نشد
مرا ببخش که دوستت دارم
مرا ببخش که رفتی و زنده ماندم بی تو
کلمات کلیدی :