آدم یه جاهایی رو مجبوره
رضا یزدانی
اشکهات رو کی میشمره وقتی که دستهای من از گونههات دوره
رفتن همیشه اختیاری نیست، آدم یه جاهایی رو مجبوره
فکر کن همیشه مال من باشی، دنیا مگه از این زیباترم میشه؟
تو خیلی چیزها رو نمیفهمی، من خیلی حرفها رو سرم میشه
امروز اگه از من جدا باشی، دلواپس فردای تو نیستم
دنیا شبیه روزگارم نیست، من مرد رویاهای تو نیستم
میرم با اینکه عاشقت هستم، با اینکه چشمهای تری دارم
ای کاش بفهمی که برای تو آرزوهای بهتری دارم
خندهات تو خونهام جا نمیگیره، سهم تو خورشیده نه خاموشی
من عاشقانه میگذرم از تو، گاهی چه دلچسبه فراموشی
باور کن این روزها به غیر از من، چیزی تو رویاهات اضافی نیست
باید با قرصهام مهربونتر شم، بعد از تو روزی دو تا کافی نیست
مال قول دادیم مال هم باشیم، ما قول دادیم این رو میدونم
با گریه میگی مرد و قولش، نامردم و قولم رو میشکونم
مثل فرشتهها شدی امشب، تو این لباس روشن توری
با گریه گم میشم تو مهمونها، دیدی یه جاهایی رو مجبوری؟
رفتن همیشه اختیاری نیست، آدم یه جاهایی رو مجبوره
فکر کن همیشه مال من باشی، دنیا مگه از این زیباترم میشه؟
تو خیلی چیزها رو نمیفهمی، من خیلی حرفها رو سرم میشه
امروز اگه از من جدا باشی، دلواپس فردای تو نیستم
دنیا شبیه روزگارم نیست، من مرد رویاهای تو نیستم
میرم با اینکه عاشقت هستم، با اینکه چشمهای تری دارم
ای کاش بفهمی که برای تو آرزوهای بهتری دارم
خندهات تو خونهام جا نمیگیره، سهم تو خورشیده نه خاموشی
من عاشقانه میگذرم از تو، گاهی چه دلچسبه فراموشی
باور کن این روزها به غیر از من، چیزی تو رویاهات اضافی نیست
باید با قرصهام مهربونتر شم، بعد از تو روزی دو تا کافی نیست
مال قول دادیم مال هم باشیم، ما قول دادیم این رو میدونم
با گریه میگی مرد و قولش، نامردم و قولم رو میشکونم
مثل فرشتهها شدی امشب، تو این لباس روشن توری
با گریه گم میشم تو مهمونها، دیدی یه جاهایی رو مجبوری؟
کلمات کلیدی :