چشم تو
حجت اشرفزاده
افتاده ام از چشم تو ویران ویرانم
دستی نمی آید چرا دیگر به تسکینم
ماندم تو احساس مرا جدی نمیگری
یا من شبیه کوه برفی سرد و سنگینم
ببین مرا که بعد تو چگونه زیر بار غصه خم شدم بدون تو نگاه کن خرابتر ز بم شدم
نشسته ام به این امید میان بغض و گریه ها ببینمت نگار من بگو چرا نشد تورا بچینمت بچینمت
وقتی نباشی زندگی تلخ است خیلی تلخ حتی اگر لب وا کند دنیا به تحسینم
فرهادم اما چند سالی دیر فهمیدم افتاده دست دشمنانم قصر شیرینم
ببین مرا که بعد تو چگونه زیر بار غصه خم شدم بدون تو نگاه کن خرابتر ز غم شدم
نشسته ام به این امید میان بغض و گریه ها ببینمت نگار من بگو چرا نشد تورا بچینمت بچینمت
کلمات کلیدی :