مه دخت
حجت اشرفزاده
مهدخت فریبای پریوش تو کجایی
از من شدهای خسته و از عشق فراری
من پای تو ماندم که به اثبات رسانم
تو ماهترین دختر این بوم و دیاری
بی گمان به گریه میرسم
نه نگو به تو نمیرسم
وایه من تو را ندارم
عطر تو برای من نفس
خانه ام بدونه تو قفس
نه نرو نمیگذارم
جان و دل میبری چون نشد خبری بی وفا، وفا نداری
میبری دل مرا ماه من بگو چرا قصد آمدن نداری
مهدخت فریبای پریوش تو کجایی
از من شدهای خسته و از عشق فراری
من پای تو ماندم که به اثبات رسانم
تو ماهترین دختر این بوم و دیاری
بی گمان به گریه میرسم
نه نگو به تو نمیرسم
وایه من تو را ندارم
عطر تو برای من نفس
خانه ام بدونه تو قفس
نه نرو نمیگذارم
کلمات کلیدی :