دیوونگی
سیامک عباسی
چرا چشمای من خیسه؟
چرا عکساتو میبوسم؟
مثه باغی که خشکیده
دارم از ریشه میپوسم
مثه دیوونهها گیجم
همش بیهوده میخندم
دو تا عاشق که میبینم
سریع چشمامو میبندم
خودم داغم نمیفهمم
زمان راحت جلو میره
میخوام چیزی بگم اما
گلومُ بغض میگیره
یعنی دیوونگی اینه؟
یعنی من دیگه دیوونه َم؟
چرا هر روز ساعتها
به عکست خیره میمونم؟
میخوام دیوونه باشم تا
به این دنیا بفهمونم
میون این همه عاقل
فقط من گیج و دیوونه َم
توُ این روزای دلتنگی
دارم هر لحظه میبارم
آخه دیوونگی چاره ست
واسه دردی که من دارم
جواب این چراها رو
تویی که خوب میدونی
نمیتونم ازت رد شم
تویی که خوب میتونی
چرا عکساتو میبوسم؟
مثه باغی که خشکیده
دارم از ریشه میپوسم
مثه دیوونهها گیجم
همش بیهوده میخندم
دو تا عاشق که میبینم
سریع چشمامو میبندم
خودم داغم نمیفهمم
زمان راحت جلو میره
میخوام چیزی بگم اما
گلومُ بغض میگیره
یعنی دیوونگی اینه؟
یعنی من دیگه دیوونه َم؟
چرا هر روز ساعتها
به عکست خیره میمونم؟
میخوام دیوونه باشم تا
به این دنیا بفهمونم
میون این همه عاقل
فقط من گیج و دیوونه َم
توُ این روزای دلتنگی
دارم هر لحظه میبارم
آخه دیوونگی چاره ست
واسه دردی که من دارم
جواب این چراها رو
تویی که خوب میدونی
نمیتونم ازت رد شم
تویی که خوب میتونی
کلمات کلیدی :