باید بتونیم
یاس
هه دلت گرفته؟ میفهمم
منم مثل توام، بد جوری غرقم
باور کن منم مثل توام
ولی می دونی نباید نا امید بشی
نه باور کن، بدتر غرق میشی
این اجازه رو به خودت نده نباید بزاری
نذاری که گره و گله
تو دلتو بره
که بگه به تو نمی تونی برسی بهش و
میگی بده به دل گله مند من امید و میگم بشنو اینو
حالا که یاس تو رو دید و امید و میدم و می دونم معضل تو
اینم می دونم حل میشه ، کمی حوصله کن
چرا تو خودتی نگاه می کنی به چی؟
منم مثل تو ندارم دیگه پولی به جیب
فکر میکنی فقط تو اسیر غم و غصه ای
بذار به تو نشون بدم همون پوستری
از بچه ای گرسنه که در حال مردنه و
یک لاشخور که هست در انتظار خوردنش
یا نگاه کن به او سو که لازمه
بچه هایی که شدن دچار سوء هاضمه
یا منو ببین چرا راه دور بریم
برو از تاریکی ، همه چیو تو نور ببین
خیلیا سر خاک پدر ریختن اشک تمساح
بعد چهل به من نشون دادن خشم انسان
حالا جای اینکه بیان دست یتیم و بگیرن
می خوان ، من ، پست و ذلیل بمیرم
اونا بر زدن ، همه ی فرصتم
من ساده بودم ، اونا منو دور زدن
وقتی سخته در آوردن یه نون ساده
ههه ، منم و خرج یه خانواده
خداوندا
هر قدم من
با دستان تو ، حرکت میکنه
پس اگه ، من اینجا هستم
خواست تو بود
بذار مهمونت کنم من تورو یه جمله
دیدی که دلت میگیره تو غروب جمعه؟
وقتی که میشینم به مرور عمرم
میبینم هر روز من مثل غروب جمعست و بنبست و میبینم رو به رومه
طوری که آدم از ادامه دادن توبه کنه
زخم من نمی تونه بشه پانسمان
از تو خوردم اینم از شانس ما
یکی داره میگه که خودتو نباز مرد
برو دیگه بالای طبقه دوازده
نه اونقد داری مثل انصاری فضا بری
نه اونقد ... مثل شهرام جزایری
میدونی تیره روزی مثل سایه باز دنبالته
که ول کنی این زندگی رو
باز کن بالت و یاس
خودتو بکش و راحت کن
کارتو درسته و دیگه باید مرد
اما حسی میگه به این حرفا غلبه کن
به جاش تمام آهنگ و پر از کلمه کن و
قلمت و بردار و بگو که این دردا تورو
آماده میکنه واسه ی فردا
آره من با درد خراشیده شدم و
در عوض محکم و تراشیده شدم
این که چیزی نیس من دیدم از این بدتراش
پله های ترقیه واسم هر خراش
خداوندا
هر قدم من
با دستان تو ، حرکت میکنه
پس اگه ، من اینجا هستم
خواست تو بود
گرونمایه ترین تجربه ها نزد یاسه
که وایساده کنار تو با عزم راسخ
واضح واسه تو می خونه تا
بدونی یاس اومده بالا ز ویرونه ها
تو میدونی که مشکل تمومی نداره
نمیشه رو سرت افقی و عمودی نباره
این ماییم که با این دردا کنارآییم
وقت سختی صبر کن ، خشم و بزار پایین
تو دوراهی زندگی که راست و چپه ، برو به راست ، اسم خدا باز رو لبت
هر اشتباهی واسه من و تو یه تجربه ، درسه ،
خدا نمی رسونه بار کج رو به منزل
پس به کسب تجربه از صمیم قلب
مثل درخت پر از میوه بشیم خمیده تر
هه هه
باید اینو بدونیم که بدترین شرایط زندگی من و تو آرزوی یکی دیگس
آره آره
آره
دل همه ی ماها خونه ، ولی چه فایده برادر
باید رفت جلو ، باید رفت جلو
می تونیم برسیم ، آره می تونیم برسیم
می رسیم ، می رسیم
ما میرسیم بالا ، میریم بالا
هه هه
منم مثل توام، بد جوری غرقم
باور کن منم مثل توام
ولی می دونی نباید نا امید بشی
نه باور کن، بدتر غرق میشی
این اجازه رو به خودت نده نباید بزاری
نذاری که گره و گله
تو دلتو بره
که بگه به تو نمی تونی برسی بهش و
میگی بده به دل گله مند من امید و میگم بشنو اینو
حالا که یاس تو رو دید و امید و میدم و می دونم معضل تو
اینم می دونم حل میشه ، کمی حوصله کن
چرا تو خودتی نگاه می کنی به چی؟
منم مثل تو ندارم دیگه پولی به جیب
فکر میکنی فقط تو اسیر غم و غصه ای
بذار به تو نشون بدم همون پوستری
از بچه ای گرسنه که در حال مردنه و
یک لاشخور که هست در انتظار خوردنش
یا نگاه کن به او سو که لازمه
بچه هایی که شدن دچار سوء هاضمه
یا منو ببین چرا راه دور بریم
برو از تاریکی ، همه چیو تو نور ببین
خیلیا سر خاک پدر ریختن اشک تمساح
بعد چهل به من نشون دادن خشم انسان
حالا جای اینکه بیان دست یتیم و بگیرن
می خوان ، من ، پست و ذلیل بمیرم
اونا بر زدن ، همه ی فرصتم
من ساده بودم ، اونا منو دور زدن
وقتی سخته در آوردن یه نون ساده
ههه ، منم و خرج یه خانواده
خداوندا
هر قدم من
با دستان تو ، حرکت میکنه
پس اگه ، من اینجا هستم
خواست تو بود
بذار مهمونت کنم من تورو یه جمله
دیدی که دلت میگیره تو غروب جمعه؟
وقتی که میشینم به مرور عمرم
میبینم هر روز من مثل غروب جمعست و بنبست و میبینم رو به رومه
طوری که آدم از ادامه دادن توبه کنه
زخم من نمی تونه بشه پانسمان
از تو خوردم اینم از شانس ما
یکی داره میگه که خودتو نباز مرد
برو دیگه بالای طبقه دوازده
نه اونقد داری مثل انصاری فضا بری
نه اونقد ... مثل شهرام جزایری
میدونی تیره روزی مثل سایه باز دنبالته
که ول کنی این زندگی رو
باز کن بالت و یاس
خودتو بکش و راحت کن
کارتو درسته و دیگه باید مرد
اما حسی میگه به این حرفا غلبه کن
به جاش تمام آهنگ و پر از کلمه کن و
قلمت و بردار و بگو که این دردا تورو
آماده میکنه واسه ی فردا
آره من با درد خراشیده شدم و
در عوض محکم و تراشیده شدم
این که چیزی نیس من دیدم از این بدتراش
پله های ترقیه واسم هر خراش
خداوندا
هر قدم من
با دستان تو ، حرکت میکنه
پس اگه ، من اینجا هستم
خواست تو بود
گرونمایه ترین تجربه ها نزد یاسه
که وایساده کنار تو با عزم راسخ
واضح واسه تو می خونه تا
بدونی یاس اومده بالا ز ویرونه ها
تو میدونی که مشکل تمومی نداره
نمیشه رو سرت افقی و عمودی نباره
این ماییم که با این دردا کنارآییم
وقت سختی صبر کن ، خشم و بزار پایین
تو دوراهی زندگی که راست و چپه ، برو به راست ، اسم خدا باز رو لبت
هر اشتباهی واسه من و تو یه تجربه ، درسه ،
خدا نمی رسونه بار کج رو به منزل
پس به کسب تجربه از صمیم قلب
مثل درخت پر از میوه بشیم خمیده تر
هه هه
باید اینو بدونیم که بدترین شرایط زندگی من و تو آرزوی یکی دیگس
آره آره
آره
دل همه ی ماها خونه ، ولی چه فایده برادر
باید رفت جلو ، باید رفت جلو
می تونیم برسیم ، آره می تونیم برسیم
می رسیم ، می رسیم
ما میرسیم بالا ، میریم بالا
هه هه
کلمات کلیدی :