آهنگ همین حرفا دایان

همین حرفا

دایان

پنجره رو وا می کنم
آسمون نگاه می کنم
اگه دیدم هوا خوب بود
میام آروم صدات می کنم
می چینی واسم میز صبحونه رو
میشینی میگی عشقم بخور صبحونت و
از تو چشمات اینو می خونم
می خوای بهم بگی امروز و نرو
منم تو عشقمون هنوز سرپام
هنوز دوست دارم و از همین حرفا
تو هم بهم میگی تو هم دوسم داری
پس نرو نذار تنهام
نیستی تو این خونه
نه هیشکی دیگه نمی تونه
جاتو بگیره و هنوز تنهام
با اینکه غمگینم هنوز سرپام
نیستی تو این خونه
نه هیشکی دیگه نمی تونه
جات و بگیره و هنوز تنهام
هنوز دوست دارم و از همین حرفا
بعد از ظهر خسته بعدِ سرِکار
از همه عصبی واسه تو سرحال
بردار شالتو
من و میز شام و تو
یهویی باروون میگیره شُر شُر
ناودون های کوچه از باروون پر شد
من و تو می رفتیم خیس بشیم با هم
چترو جا گذاشتی آخ این دفعه بازم
همه می دویدن برن خونه
من و تو و باروون سه تا دیوونه
هیشکی دیگه نبود نه هیشکی دیگه نبود
منوتو ول زیر آسمونه کبود
نیستی تو این خونه
و هیشکی دیگه نمی تونه
جاتو بگیره و هنوز تنهام
با اینکه غمگینم هنوز سرپام
نیستی تو این خونه
و هیشکی دیگه نمی تونه
جات و بگیره و هنوز تنهام
با اینکه غمگینم هنوز سرپام
نیستی...
نیستی...
نیستی تو این خونه
و هیشکی دیگه نمی تونه
جات و بگیره و هنوز تنهام
با اینکه غمگینم هنوز سرپام
هنوز دوست دارم و از همین حرفا
کلمات کلیدی :
--:--
--:--