هراس
احسان خواجهامیری
تو هنوز تو قلب منی ،
من ازت رها نشدم
مگه میشه که من یه نفس ،
بگیرمت از وجود خودم
مگه میشه به هم نرسیم ،
من از این فکر خسته شدم
مگه میشه نباشی و من ،
ادامه ندم به عذاب خودم
تو همونی که نبودن با تو یک نفس
توی هر لحظه هراس منه
سر عشق تو به مرگ خودم راضی شدم
آخه این مردن رها شدنه
من از این دردی که قلبمُ درمون میکنه ،
من از این رویای با تو خوشم
سر عشقت راضیام همه دنیامُ بدم ،
توی قلبم حستُ نکشم
تو همونی که نبودن با تو یک نفس
توی هر لحظه هراس منه
سر عشق تو به مرگ خودم راضی شدم
آخه این مردن رها شدنه
من ازت رها نشدم
مگه میشه که من یه نفس ،
بگیرمت از وجود خودم
مگه میشه به هم نرسیم ،
من از این فکر خسته شدم
مگه میشه نباشی و من ،
ادامه ندم به عذاب خودم
تو همونی که نبودن با تو یک نفس
توی هر لحظه هراس منه
سر عشق تو به مرگ خودم راضی شدم
آخه این مردن رها شدنه
من از این دردی که قلبمُ درمون میکنه ،
من از این رویای با تو خوشم
سر عشقت راضیام همه دنیامُ بدم ،
توی قلبم حستُ نکشم
تو همونی که نبودن با تو یک نفس
توی هر لحظه هراس منه
سر عشق تو به مرگ خودم راضی شدم
آخه این مردن رها شدنه
کلمات کلیدی :