آهنگ مادر مجید خراطها

مادر

مجید خراطها

لحظه ی رفتن تو از خونه دستو پام لرزیدن سرد شدن
جلو اشکامو گرفتم آخه به قول خودت یه پا مرد شدم
تو که رفتی خونمون دلتنگه سقفمون یواشکی نم میده
طفلی آینمون چقدر پیر شده
از وقتی رفتنتو فهمیده
خونه یک حس عجیبی داره گلدونارو آب دادم خشکیده
شاخه هاش قهره با دستام انگار اونم این نبودنو فهمیده
پرده های خونمون بی تو چروک بی تو خونمون زیادی سرده
دیگه دور سفرمون نیست کسی
هر کسی یه گوشه ای کز کرده
یه چیزی بگو دلم تنگ شده کار بد کردم منو دعوا کن
داره پیرم میکنه تنهایی خیلی میترسم چشاتو وا کن
همه دورمو گرفتن اما تنهایی خیلی خرابم کرده
خنده از لبام نیفتاده ولی سیل اشکام خیسه آبم کرده
بیا دستامو بگیرو پاشو
اومدم که با خودت برگردم
اگه برگردی باهام میبینی کلی شمع تو خونه روشن کردم
تو که دستامو گرفتی یک عمر ای خدا تو هم بگیر دستاشو
دلمو نشکن پر از دلشورم مادرم تولدت شد پاشو
مادرم پاشو
یه چیزی بگو دلم تنگ شده
کار بد کردم منو دعوا کن
داره پیرم میکنه تنهایی
خیلی میترسم چشاتو وا کن
--:--
--:--