فصل گریه
روزبه نعمتالهی
از حرف هایی که نمیگفتی
از فصل های سرد بیزارم
من زود این پنجره رو بستم
تو دیر گفتی دوست دارم
تو آخرین بارون پاییزی
رفت اون کسی که عاشق من بود
من زار زار این عشق و باریدم
پاییز فصل گریه کردن بود
من زار زار این عشق و باریدم
پاییز فصل گریه کردن بود
من زار زار این عشق و باریدم
از وقتی تو پاییز دل کندی
هی تو اتاقم برگ میریزه
یک فصل پشت پنجرم بودی
یک عمره تو این خونه پاییزه
تقصیر من بوده اگه زردی
تقصیر من بوده اگه خستم
پاییز تو اتاق من حبسه
من زود این پنجره رو بستم
پاییز تو اتاق من حبسه
از فصل های سرد بیزارم
من زود این پنجره رو بستم
تو دیر گفتی دوست دارم
تو آخرین بارون پاییزی
رفت اون کسی که عاشق من بود
من زار زار این عشق و باریدم
پاییز فصل گریه کردن بود
من زار زار این عشق و باریدم
پاییز فصل گریه کردن بود
من زار زار این عشق و باریدم
از وقتی تو پاییز دل کندی
هی تو اتاقم برگ میریزه
یک فصل پشت پنجرم بودی
یک عمره تو این خونه پاییزه
تقصیر من بوده اگه زردی
تقصیر من بوده اگه خستم
پاییز تو اتاق من حبسه
من زود این پنجره رو بستم
پاییز تو اتاق من حبسه
کلمات کلیدی :