راحت باش
مرتض اشرفی
راحت باش قلب تو واسه من جا نداشت
همه چپیزمو دادم ای کاش باور داشت
دادم پاش دادم هستیمو پای چشماش
اون که یه روز میگفت دوسم داشت
کو دستاش
راحت باش اون که به بودنت عادت داشت
اون که بهت میگفت با من باش
دیگه نیست اسمی ازت تو حرفاش
عادت داشت بازی بده دلو با اشکاش
من که همه جوره بودم باهاش
میرم لااقل آدم باش
گفتم برو راحت باش
این دلو گذاشتی باز تنهاش
آخه ادم سابق نبود فهمیده بودم اینو از چشماش
دیگه حرفاش معنی نداره دل شکستن براش حدی نداره
پیش خودش میگه رفته فکر میکنه بی من کم نمیاره
راحت باش واسه آرامشت دوس ندارم دیگه تکرار بشه
واسه کسی که دوسش داری تعریف کن آماده شه
باید بدونه اخلاقاتو معنی تک تک رفتاراتو
باید بدونه هر روز یه رنگی از این به بعد نه من نه تو
راحت باش دیگه مهم نیست اصلا کی حق داشت
از خودت نپرسی که چی کم داشت
بی رحم باش
دیدن داشت وقتی که میگفتی پیشم باش
بهمم گفتی همه چیزم باش دیدن داشت
راحت باش اون که به بودنت عادت داشت
اون که بهت میگفت با من باش
دیگه نیست اسمی ازت تو حرفاش
عادت داشت بازی بده دلو با اشکاش
من که همه جوره بودم باهاش
میرم لااقل آدم باش
همه چپیزمو دادم ای کاش باور داشت
دادم پاش دادم هستیمو پای چشماش
اون که یه روز میگفت دوسم داشت
کو دستاش
راحت باش اون که به بودنت عادت داشت
اون که بهت میگفت با من باش
دیگه نیست اسمی ازت تو حرفاش
عادت داشت بازی بده دلو با اشکاش
من که همه جوره بودم باهاش
میرم لااقل آدم باش
گفتم برو راحت باش
این دلو گذاشتی باز تنهاش
آخه ادم سابق نبود فهمیده بودم اینو از چشماش
دیگه حرفاش معنی نداره دل شکستن براش حدی نداره
پیش خودش میگه رفته فکر میکنه بی من کم نمیاره
راحت باش واسه آرامشت دوس ندارم دیگه تکرار بشه
واسه کسی که دوسش داری تعریف کن آماده شه
باید بدونه اخلاقاتو معنی تک تک رفتاراتو
باید بدونه هر روز یه رنگی از این به بعد نه من نه تو
راحت باش دیگه مهم نیست اصلا کی حق داشت
از خودت نپرسی که چی کم داشت
بی رحم باش
دیدن داشت وقتی که میگفتی پیشم باش
بهمم گفتی همه چیزم باش دیدن داشت
راحت باش اون که به بودنت عادت داشت
اون که بهت میگفت با من باش
دیگه نیست اسمی ازت تو حرفاش
عادت داشت بازی بده دلو با اشکاش
من که همه جوره بودم باهاش
میرم لااقل آدم باش
کلمات کلیدی :