آهنگ خورشید و ماه بابک جهانبخش

خورشید و ماه

بابک جهانبخش

میون صفحه ی آبی لکه ی زردی رو دیدم
توی اون نگاه پاکش چه غم و دردی رو دیدم

با خودش آهسته می گفت ای خدای نازنینم
کاش می شد از اون نگاهش گل عاشقی بچینم

تمومه هستی مو دادم تا که اون یه روز بشه ماه
آخ که هیشکی نمی دومه تو دلم نمونده جز آه

روز و شب دارم میگردم که اونو بدست بیارم
اما نه تموم نمیشه دیگه طاقتی ندارم

چی بگم خدای خوبم عشق ما برام یه خوابه
آرزوی داشتم اون مثل راه رفتن رو آبه
چی بگم خدای خوبم عشق ما برام یه خوابه
آرزوی داشتم اون مثل راه رفتن رو آبه

تمومه هستی مو دادم تا که اون یه روز بشه ماه
آخ که هیشکی نمی دومه تو دلم نمونده جز آه

روز و شب دارم میگردم که اونو بدست بیارم
اما نه تموم نمیشه دیگه طاقتی ندارم
کلمات کلیدی :
--:--
--:--