آهنگ جوانه ایرج جنتی عطایی

جوانه

ایرج جنتی عطایی

شعر من از عذاب تو ، گزند تازيانه شد
ضجه ي مغرور تنم ، ترنم ترانه شد

حماسه ي زوال من ، در شب تلخ گم شدن
ضيافت خواب تو را ، قصه ي عاشقانه شد

براي رند در به در ، اين من عاشق سفر
واي كه بي كراني حصار تو كرانه شد

واي كه در عزاي عشق ، كشته شد آشناي عشق
واي كه نعره هاي عشق ، زمزمه ي شبانه شد

اي تكيه گاه تو تنم ، سنگر قلب تو منم
واي كه نيزه ي تو را ، سينه ي من نشانه شد

درخت پير تن من ، دوباره سبز مي شود
كه زخم هر شكست من ، حضور يك جوانه شد

واي كه در حضور شب ، در بزم سوت و كور شب
شب كور وحشت تو را ، قلب من آشيانه شد

واي كه آبروي تو ، مرد انالحق گوي تو
بر آستان كوي تو ، جان داد و جاودانه شد

من همه زاري منم ، زخمي زخمه ي تنم
براي هاي هاي من ، زخمه ي تو بهانه شد

هر چه تبر زدي مرا ، زخم نشد ، جوانه شد
--:--
--:--