به فکر
کامنت
من به روزهایی که دادم از دست
تا به یاد من هست، من به فکر تصویری
ازتو رو به من، از دوردست، از دوردست، از تو رو به من
من به شکل دردهایی، که از فاصله ها، از تو مونده با من
من دورم از تو، و تو خالی از من
من به دنبال راهی نو، تو فراری از رفتن
من خشکیده در تو ، و تو جاری در من، تو جاری در من
من به فکر حرفایی، که از سالها دور،از تو مونده با من
من به فکر راههایی، راههایی نرفته از، از تو تا من
من به شکل دردهایی، که از فاصله ها، از تو مونده با من
من دورم از تو، و تو خالی از من
من به دنبال راهی نو، تو فراری از رفتن
من خشکیده در تو ، و تو جاری در من، تو جاری در من
تا به یاد من هست، من به فکر تصویری
ازتو رو به من، از دوردست، از دوردست، از تو رو به من
من به شکل دردهایی، که از فاصله ها، از تو مونده با من
من دورم از تو، و تو خالی از من
من به دنبال راهی نو، تو فراری از رفتن
من خشکیده در تو ، و تو جاری در من، تو جاری در من
من به فکر حرفایی، که از سالها دور،از تو مونده با من
من به فکر راههایی، راههایی نرفته از، از تو تا من
من به شکل دردهایی، که از فاصله ها، از تو مونده با من
من دورم از تو، و تو خالی از من
من به دنبال راهی نو، تو فراری از رفتن
من خشکیده در تو ، و تو جاری در من، تو جاری در من
کلمات کلیدی :