بن بست
اشکان خطیبی
اگه قلبم تو سینه جاش آروم بود
اگه راحت به دنیا تن نمیدادم
اگه فرق نسیم و بادو میگفتی
نمیدیدی تو این گرداب افتادم
من از تاریکی این راه میترسم
تمام کوچههای شهر بنبستن
باید دستم رو زانوی خودم باشه
نباید خسته شم از رفتن و رفتن
یه شعله تو دل من روشنه
از این شهر منو بیرون میبره
سیاهی آخرای عمرشه
سپیده بعد شب سر میزنه
یه شعله تو دل من روشنه
از این شهر منو بیرون میبره
سیاهی آخرای عمرشه
سپیده بعد شب سر میزنه
اگه راحت به دنیا تن نمیدادم
اگه فرق نسیم و بادو میگفتی
نمیدیدی تو این گرداب افتادم
من از تاریکی این راه میترسم
تمام کوچههای شهر بنبستن
باید دستم رو زانوی خودم باشه
نباید خسته شم از رفتن و رفتن
یه شعله تو دل من روشنه
از این شهر منو بیرون میبره
سیاهی آخرای عمرشه
سپیده بعد شب سر میزنه
یه شعله تو دل من روشنه
از این شهر منو بیرون میبره
سیاهی آخرای عمرشه
سپیده بعد شب سر میزنه
کلمات کلیدی :