با من بمان
احمد سعیدی
با من بمان آرامِ جان که بی تو بی رنگِ جهان
دل را ببر دل را ببر دل به تو بستم ناگهان
تو باعث و بانی شدی آرامشو از بَر کنم
با من بمان که این همه احساسو کامل تر کنم
با من بمان عشقم دو چندان شود
احساس من با تو درخشان شود
با من بمان خوشبختی از در رسد
دورانِ تنهایی من سر رسد
با من بمان عشقم دو چندان شود
احساس من با تو درخشان شود
با من بمان خوشبختی از در رسد
دورانِ تنهایی من سر رسد
ای بی نهایت بی مثال ای بی نهایت مهربان
هر شب کنارم قصه ی هزار و یک شب را بخوان
ساز نگاهت کوکه کوک ، زیباییت بی حد و مرز
من مثل تو جان خواهم تورو یه عاشق بدون مرز
با من بمان عشقم دو چندان شود
احساس من با تو درخشان شود
با من بمان خوشبختی از در رسد
دورانِ تنهایی من سر رسد
با من بمان عشقم دو چندان شود
احساس من با تو درخشان شود
با من بمان خوشبختی از در رسد
دورانِ تنهایی من سر رسد
دل را ببر دل را ببر دل به تو بستم ناگهان
تو باعث و بانی شدی آرامشو از بَر کنم
با من بمان که این همه احساسو کامل تر کنم
با من بمان عشقم دو چندان شود
احساس من با تو درخشان شود
با من بمان خوشبختی از در رسد
دورانِ تنهایی من سر رسد
با من بمان عشقم دو چندان شود
احساس من با تو درخشان شود
با من بمان خوشبختی از در رسد
دورانِ تنهایی من سر رسد
ای بی نهایت بی مثال ای بی نهایت مهربان
هر شب کنارم قصه ی هزار و یک شب را بخوان
ساز نگاهت کوکه کوک ، زیباییت بی حد و مرز
من مثل تو جان خواهم تورو یه عاشق بدون مرز
با من بمان عشقم دو چندان شود
احساس من با تو درخشان شود
با من بمان خوشبختی از در رسد
دورانِ تنهایی من سر رسد
با من بمان عشقم دو چندان شود
احساس من با تو درخشان شود
با من بمان خوشبختی از در رسد
دورانِ تنهایی من سر رسد
کلمات کلیدی :