میترسم از خودم
رضا یزدانی
میترسم از خودم که توی آیینه
هاشور میزنه منو فکرامو
میخندم و شبیه خودم نیستم
تکرار میکنه یکی حرفامو
سر در گمم نگاهتو گم کردم
این خونه جای سقف پر دیواره
من پرت میشم از لب یه کابوس
هذیونایی که واقعیت داره
روزای تو بدون من هم خوبه
روزای من بدون چشات، مبهم
لااقل بذار به خوابِ تو پام واشه
لااقل بذار از شب تو رد شم
این عکس لعنتی چشات اینجاست
خون تو چشام دویده و تب دارم
ترسِ نداشتنت توی رگ هامه
از عشقی که تموم بشه بیزارم
جایی برای من تو خیالت نیست
حس منه که حالتو بد کرده
دنیای تو شبیه خودت زیباست
دنیای من شبیه خودم سرده
روزای تو بدون من هم خوبه
روزای من بدون چشات، مبهم
لااقل بذار به خوابِ تو پام واشه
لااقل بذار از شب تو رد شم
هاشور میزنه منو فکرامو
میخندم و شبیه خودم نیستم
تکرار میکنه یکی حرفامو
سر در گمم نگاهتو گم کردم
این خونه جای سقف پر دیواره
من پرت میشم از لب یه کابوس
هذیونایی که واقعیت داره
روزای تو بدون من هم خوبه
روزای من بدون چشات، مبهم
لااقل بذار به خوابِ تو پام واشه
لااقل بذار از شب تو رد شم
این عکس لعنتی چشات اینجاست
خون تو چشام دویده و تب دارم
ترسِ نداشتنت توی رگ هامه
از عشقی که تموم بشه بیزارم
جایی برای من تو خیالت نیست
حس منه که حالتو بد کرده
دنیای تو شبیه خودت زیباست
دنیای من شبیه خودم سرده
روزای تو بدون من هم خوبه
روزای من بدون چشات، مبهم
لااقل بذار به خوابِ تو پام واشه
لااقل بذار از شب تو رد شم
کلمات کلیدی :