آهنگ کافه رویا رضا یزدانی

کافه رویا

رضا یزدانی

کافه ی خاطره بازی ، پره از قصه و رویاست
همه فکرام پریشون، بورس خاطره همین جاست
آدماش بیدارن اما، تو بیداری خواب می بینن
چشاتو ببند و گوش کن، به صدای خسته ی من

یکیشون فکرِ تئاتر طرفای لاله زاره
اون یکی فکر سکانسِ آخره یه مشت دلاره
یکی گیج شعر شاملو وسط دفتر آیدا
یکی داغ سینما رکس وقت اکران گوزن ها
یکی زخمی رفاقت با یه سینه ی پر خون
اونکه عاشقه تو فکر قصه لیلی و مجنون
یکی فکر بوف کور و مرگ صادق هدایت
آخ چقدر خاطره داره روزگار بی مروت

داره پیرت میکنه غبار سرد خاطره
دست رو دستات گذاشتی و شب از شبت نمیگذره
چینیِ نازک رویات پر صدتا ترکه
کاش می فهمیدی این زندگی نیست فلش بکه

یکی فکر عطر بارون توی جاده ی شماله
اون یکی مست خیاله سهراب و رستم و زاله
یکی تو فکر مصدق زخم 28 مرداد
اون یکی تو فکر شعر یه شب مهتاب فرهاد
یکی به یاد عزیزش خسته از این همه دوری
یکی فکر شعله های شبای چارشنبه سوری
یکی فکر جنگ و نفت و خاطره های جنوبه
یکی خسته از توهم مشتشو رو میز میکوبه

داره پیرت میکنه غبار سرد خاطره
دست رو دستات گذاشتی و شب از شبت نمیگذره
چینیِ نازک رویات پر صدتا ترکه
کاش می فهمیدی این زندگی نیست فلش بکه
کلمات کلیدی :
--:--
--:--