عشق های خدایی

شب تاریکو سیاه زندگیم تموم نمیشه
صدای آتیشو تركش توی گوشم همیشه
بوی تند گاز خردل می پیچه تو خاطراتم
نفسم داره می گیره آخرین لحظاتم
صدای تیرو گلوله كابوس تمام شبهام
یاد بچه ها میافتم ای خدا من چرا تنهام
گلای سرخ شقایق زخمی و خسته و بی جون
عاشقای سرسپرده میره از دستو پاشون خون
یاد روزای جدایی یاده عشقای خدایی
یاد سنگرهای خونین یاد عشقای جوونی
یاد یاران که لب شط با لبه تشنه می مردن
یاد مادرها که عشقو به دل خاک می سپردن

صدای تیرو گلوله فانوس تموم شبهام
یاد بچه ها میافتم ای خدا من چرا تنهام
گلای سرخ شقایق زخمیو خسته و بی جون
عاشقای سرسپرده میره ازدست و پاشون خون
صدای هق هق و ناله می گه باز یه گل پریده
روی تختم اشک می ریزم نوبت من نرسیده
یاد من باش که همیشه به یادت زنده می مونم
مرهم زخم دلم باش که برای تو می خونم