هی بارون
احمد سعیدی
هی بارون
بزن که نم نمت، شبیه بغضمه
بزن که از غمت، هر چی بگم کمه
هی بارون،
بزن که خیس شم، بزار مریض شم
شاید بفهمه باز براش عزیز شم
ای بارون،
بزن که فاصلم زیاد با اون
گذاشته رفته اونکه دنیام بود
هی با این، هی با اون...
ببار اگه نباری گریه میکنم
منو که میشناسی ول نمیکنم
یکی جواب این سئوالمو بده چطور،
بدون زندگیم، زندگی کنم
مگه میشه اینقدر عاشق شد
مگه میشه اینقدر از دست رفت
دل من به خاطرش صد بار
تا ته یه راه بن بست رفت
ببار اگه نباری گریه میکنم
منو که میشناسی ول نمیکنم
یکی جواب این سئوالمو بده چطور،
بدون زندگیم، زندگی کنم
بزن که نم نمت، شبیه بغضمه
بزن که از غمت، هر چی بگم کمه
هی بارون،
بزن که خیس شم، بزار مریض شم
شاید بفهمه باز براش عزیز شم
ای بارون،
بزن که فاصلم زیاد با اون
گذاشته رفته اونکه دنیام بود
هی با این، هی با اون...
ببار اگه نباری گریه میکنم
منو که میشناسی ول نمیکنم
یکی جواب این سئوالمو بده چطور،
بدون زندگیم، زندگی کنم
مگه میشه اینقدر عاشق شد
مگه میشه اینقدر از دست رفت
دل من به خاطرش صد بار
تا ته یه راه بن بست رفت
ببار اگه نباری گریه میکنم
منو که میشناسی ول نمیکنم
یکی جواب این سئوالمو بده چطور،
بدون زندگیم، زندگی کنم
کلمات کلیدی :