هفت شنبه های بیمار
رضا یزدانی
از خالی تو در من ، از لحظه های بی عار
تاریخِ بی تو بودن ، هفت شنبه های بیمار
روزای نیمه سوخته با بوسه های سیگار
مشق نبودن تو ، جریمه های بسیار
این لحظه رُ نگه دار بانوی خوابُ بیدار
این لحظه رُ نگه دار بانوی خوابُ بیدار
لبریز خنده با تو ، لبریز شعرِ یغما
شالِ حریر آبی تو پرسه های سرما
گاهی نگاهی از تو ، گاهی خیال و رویا
بوسیدن تنِ عشق ، تا وعده های فردا
اون لحظه رُ به یاد آر بانوی خوابُ بیدار
اون لحظه رُ به یاد آر بانوی خوابُ بیدار
از شعر تلخ امشب تا بهترینِ دیروز
گاهی صدای فریاد ، گاهی سکوتِ لب دوز
گاهی طنینِ خنده ، گاهی نگاهِ پُر سوز
با من همیشه اما لعنت به بدترین روز
هفت شنبه های بیمار
هفت شنبه های بیمار
تاریخِ بی تو بودن ، هفت شنبه های بیمار
روزای نیمه سوخته با بوسه های سیگار
مشق نبودن تو ، جریمه های بسیار
این لحظه رُ نگه دار بانوی خوابُ بیدار
این لحظه رُ نگه دار بانوی خوابُ بیدار
لبریز خنده با تو ، لبریز شعرِ یغما
شالِ حریر آبی تو پرسه های سرما
گاهی نگاهی از تو ، گاهی خیال و رویا
بوسیدن تنِ عشق ، تا وعده های فردا
اون لحظه رُ به یاد آر بانوی خوابُ بیدار
اون لحظه رُ به یاد آر بانوی خوابُ بیدار
از شعر تلخ امشب تا بهترینِ دیروز
گاهی صدای فریاد ، گاهی سکوتِ لب دوز
گاهی طنینِ خنده ، گاهی نگاهِ پُر سوز
با من همیشه اما لعنت به بدترین روز
هفت شنبه های بیمار
هفت شنبه های بیمار
کلمات کلیدی :