نمیدونی
احسان خواجهامیری
تو چشمات مال من نیست و
نگات دنبال من نیست و
چشات رو دزدکی دیدم
تو قهوه ات فال من نیست و
نمی دونی دیگه حالی توی احوال من نیست و
نمی دونی
تو از من دلخوری اما این ها اشکال من نیست و
از اون وقتی که هیچ گوشی دیگه اشغال من نیست و
نه تو ، نه هیچ کس دیگه تو استقبال من نیست و
نمی دونی
تو قلب تو دیگه جایی واسه امثال من نیست و
یه ذره دلخوشی حتی توی اقبال من نیست و
بهارش این جوری باشه ، نه امسال ، سال من نیست و
نمی دونی ، نمی دونی ، نمی دونی
تو چشمات مال من نیست و
نگات دنبال من نیست و
چشات رو دزدکی دیدم
تو قهوه ات فال من نیست و
نمی دونی دیگه حالی توی احوال من نیست و
نمی دونی
تو از من دلخوری اما این ها اشکال من نیست و
از اون وقتی که هیچ گوشی دیگه اشغال من نیست و
نه تو ، نه هیچ کس دیگه تو استقبال من نیست و
نمی دونی (نمی دونی)
نگات دنبال من نیست و
چشات رو دزدکی دیدم
تو قهوه ات فال من نیست و
نمی دونی دیگه حالی توی احوال من نیست و
نمی دونی
تو از من دلخوری اما این ها اشکال من نیست و
از اون وقتی که هیچ گوشی دیگه اشغال من نیست و
نه تو ، نه هیچ کس دیگه تو استقبال من نیست و
نمی دونی
تو قلب تو دیگه جایی واسه امثال من نیست و
یه ذره دلخوشی حتی توی اقبال من نیست و
بهارش این جوری باشه ، نه امسال ، سال من نیست و
نمی دونی ، نمی دونی ، نمی دونی
تو چشمات مال من نیست و
نگات دنبال من نیست و
چشات رو دزدکی دیدم
تو قهوه ات فال من نیست و
نمی دونی دیگه حالی توی احوال من نیست و
نمی دونی
تو از من دلخوری اما این ها اشکال من نیست و
از اون وقتی که هیچ گوشی دیگه اشغال من نیست و
نه تو ، نه هیچ کس دیگه تو استقبال من نیست و
نمی دونی (نمی دونی)
کلمات کلیدی :