ماه بانو
مصطفی عابدینی
امان امان امان امان، از این شب تنهایی
امان امان امان امان، از این همه شیدایی
چگونه بی تو سر کند دلم در این رسوایی
به گمانم، نگرانم، ای داد ای داد
همچو برگی که رها شد در باد، فریاد
میخوانم هر نفس در این قفس، من به تو زندانم
هر لحظه با منی که میزنی آتشی بر جانم
میخوانم هر نفس در این قفس، من به تو زندانم
هر لحظه با منی که میزنی آتشی بر جانم
میدانی برای تو بیتابم
بیا مرا دریابم، که بیقرارم
ماه بانو، شبانهام غمگین است
هوای من بعد از تو نفس ندارد
میخوانم هر نفس در این قفس، من به تو زندانم
هر لحظه با منی که میزنی آتشی بر جانم
میخوانم هر نفس در این قفس، من به تو زندانم
هر لحظه با منی که میزنی آتشی بر جانم
امان امان امان امان، از این همه شیدایی
چگونه بی تو سر کند دلم در این رسوایی
به گمانم، نگرانم، ای داد ای داد
همچو برگی که رها شد در باد، فریاد
میخوانم هر نفس در این قفس، من به تو زندانم
هر لحظه با منی که میزنی آتشی بر جانم
میخوانم هر نفس در این قفس، من به تو زندانم
هر لحظه با منی که میزنی آتشی بر جانم
میدانی برای تو بیتابم
بیا مرا دریابم، که بیقرارم
ماه بانو، شبانهام غمگین است
هوای من بعد از تو نفس ندارد
میخوانم هر نفس در این قفس، من به تو زندانم
هر لحظه با منی که میزنی آتشی بر جانم
میخوانم هر نفس در این قفس، من به تو زندانم
هر لحظه با منی که میزنی آتشی بر جانم
کلمات کلیدی :