آهنگ غریب آشنا ایهام

غریب آشنا

ایهام

خانه‌ای ویرانم، بدنی بی‌جانم
لامکانم بی تو، روح سرگردانم
یک خزان بی باران، خلسه‌ای بی پایان
دور خود می‌گردم، بی سر و بی سامان

سرنوشتم بی تو، بی قراری باشد
حمله‌ات بر قلبم، انتحاری باشد
تو چه کردی با من، که طلسمم در تو
خشت اول عشق است، خانه آخر تو

آتشی در من هست، که به پا خواهم کرد
من برای این عشق، کودتا خواهم کرد

چرا نمیرسد صدا
صدای من به تو غریب آشنا
من از تمام شهر ببین بریده‌ام
نفس نفس تو را نفس کشیده‌ام

چرا نمیرسد صدا
صدای من به تو غریب آشنا
صدای من تویی سکوت نمی‌کنم
تا اوج من تویی سقوط نمی‌کنم
--:--
--:--