آهنگ عزیزم امو بند

عزیزم

امو بند


عزیزم
دیگه طاقتم کم ، آخه دلت از سنگ شده
تو میدونی نگفته هایی رو که تو دلم جمع شده
تو مهربونی واسم ، تویی همونی که میخواستم
تو با من بد شدی ولی من که بد تو نخواستم
تو رو به یادم میارم ، تا که چشامو رو هم میزارم
بیا برگرد که به فکر یه فرصت دوبارم
واسه ی چی بی قراری ، هی دست روی دست میزاری
چرا ازم دور میشی آخه مگه تو دوسم نداری

عزیزم
تو که دلمو شکوندی رفتی با من نموندی عشقمونو سوزوندی
با چشمات
احساسمو کشتی جاش قلبتو کاشتی نگو دوسم نداشتی

بمونو نگو که هی میرم ، با فکر تو درگیرم
تو همون جوری که میخواستی در حال تغییرم
سوزوندی منو از ریشم ، دیگه بیا برگرد پیشم
قول میدم هر جوری خواستی من همون جور میشم
دوریه تو میده آزارم ، آخه تو رو دوست دارم
نمیتونم یه لحظه ام از رو تو چشم بردارم
دلم دلتو کم داره شب ، تا صبح بیداره
کی تو رو اندازه ی من انقده دوست داره
عزیزم
تو که دلمو شکوندی رفتی با من نموندی عشقمونو سوزوندی
با چشمات
احساسمو کشتی جاش قلبتو کاشتی نگو دوسم نداشتی
کلمات کلیدی :
--:--
--:--