حس تلخ

حس تلخ وقتیه که من توی غم هام
رو به دریا و غرق رویام
تو اونجا و من اینجا تنهام
حس تلخ با اینکه بی هم نمی تونیم
ولی باز با هم نمی مونیم
نه می مونیم و نه می تونیم
نیستی و نیستی و خسته از بودنم
عشقته دلیل موندنم نبودت شده نبودنم
عشق من حس تلخ رویاهاند
که تو نبودت رو هواند
تو یادم و من به یاد تو بازم
عشقم حس تلخ این روزاند
نیستی و بازم بیقرارتم
تو هم شدی بیقرار من
دریا نداره آروم و قرار باز
موجا نگران حالت اند
حس تلخ دلمه که به دلت وصله
ولی جدایی خیلی پسته
دل هردومون شکسته
حس تلخ یعنی من و دریا و موجا
منتظریم تو بیای اینجا
ولی عزیزم دوری از ما
نیستی و نیستی و خسته از بودنم
عشقته دلیل موندنم نبودت شده نبودنم
عشق من حس تلخ رویاهاند
که تو نبودت رو هواند
تو یادم و من به یاد تو بازم
عشقم حس تلخ این روزاند
نیستی و بازم بیقرارتم
تو هم شدی بیقرار من
دریا نداره آروم و قرار باز
موجا نگران حالت اند