بی تردید
احمد سلو
واسه غریبه گریه میکرد اشکاشو من پاک کردم
وقتی از اون دلگیر میشد اخماشو من باز کردم
زیر خاکستره عشقش هر دفعه دود شدم
وقتی هق هق میزدش پای اون خورد شدم
از این شبای بی کسی به خدا خسته شدم
به آسمونمون بگو ستاره هاش ... شدن
تو این شبای لعنتی غصه امونمو برید
نفس نفس زدی براش دنیا به آخرش رسید
بی تردید نبود شبیه من هیچ مردی
تو با غریبه ها میخندی چشاتو رو به من میبندی
بی تردید نبود شبیه من هیچ مردی
تو با غریبه ها میخندی چشاتو رو به من میبندی
وقتی از اون دلگیر میشد اخماشو من باز کردم
زیر خاکستره عشقش هر دفعه دود شدم
وقتی هق هق میزدش پای اون خورد شدم
از این شبای بی کسی به خدا خسته شدم
به آسمونمون بگو ستاره هاش ... شدن
تو این شبای لعنتی غصه امونمو برید
نفس نفس زدی براش دنیا به آخرش رسید
بی تردید نبود شبیه من هیچ مردی
تو با غریبه ها میخندی چشاتو رو به من میبندی
بی تردید نبود شبیه من هیچ مردی
تو با غریبه ها میخندی چشاتو رو به من میبندی
کلمات کلیدی :