باغ بارون زده
سیاوش قمیشی
من از صدای گریه تو
به غربت بارون رسیدم
تو چشات باغ بارون زده دیدم...
چشم تو همرنگ یه باغه
تو غربت غروب پاییز
مثل من از یه درد کهنه لبریز...
با تو بوی کاهگل و خاک
عطر کوچه باغ نمناک
زنده میشه...
با تو بوی خاک و بارون
عطر ترمه و گلابدون
زنده میشه...
تو مثل شهر کوچیک من
هنوز برام خاطره سازی
هنوزم قبله معصوم نمازی...
تو مثل یاد بازی من
تو کوچه های پیر و خاکی
هنوزم برای من عزیز و پاکی...
به غربت بارون رسیدم
تو چشات باغ بارون زده دیدم...
چشم تو همرنگ یه باغه
تو غربت غروب پاییز
مثل من از یه درد کهنه لبریز...
با تو بوی کاهگل و خاک
عطر کوچه باغ نمناک
زنده میشه...
با تو بوی خاک و بارون
عطر ترمه و گلابدون
زنده میشه...
تو مثل شهر کوچیک من
هنوز برام خاطره سازی
هنوزم قبله معصوم نمازی...
تو مثل یاد بازی من
تو کوچه های پیر و خاکی
هنوزم برای من عزیز و پاکی...
کلمات کلیدی :