افسوس
مرتض اشرفی
میشد از عشق منو تو تا همیشه قصه ها ساخت
میشد آسون دل رو نشکست میشد آسون دل به هم باخت
میشد از جادوی لبهات غصه ها رو زیرو رو کرد
با تب تند نفسهات فصل رویا رو شروع کرد
من چه ساده بودم افسوس مثله بازیچه تو دستات
من چه خوش باور اسیر طعم رویایی حرفات
قصه هامون نیمه کاره ما کجای ماجراییم
باورش سخته که امروز ما دوتا از هم جداییم
میشد آسون دل رو نشکست میشد آسون دل به هم باخت
میشد از جادوی لبهات غصه ها رو زیرو رو کرد
با تب تند نفسهات فصل رویا رو شروع کرد
من چه ساده بودم افسوس مثله بازیچه تو دستات
من چه خوش باور اسیر طعم رویایی حرفات
قصه هامون نیمه کاره ما کجای ماجراییم
باورش سخته که امروز ما دوتا از هم جداییم
کلمات کلیدی :