آهنگ آرامش علی اصحابی

آرامش

علی اصحابی

شب بی پنجره ی بی روزن شب خاموش و فراموش منم
منو از وسوسه خالی کردی روز زمین خسته و بی هوش منم
من نمی خواستم و دلتنگی به تمنای تو خوابم می کرد
مثل پیچک به تنم می پیچید تن داغی که مذابم می کرد
مثل هر شب تو نبودی اما شمع تاریکی من روشن بود
تو نبودی که ببینی تا صبح گرمی وسوسه ات با من بود
شب بی پنجره آروم آروم سمت تاریکی تختم پیچید
شعله ی خنده ی خاموش تو بود که رو دیوار اتاقم رقصید
پشت در حادثه ی تاریکی روی دیوار چراغی خاموش
تو کنار منی اما تو خواب من تو رویای تو اما بی هوش
مثل هر شب تو نبودی اما شمع تاریکی من روشن بود
تو نبودی که ببینی تا صبح گرمی وسوسه ات با من بود
شب بی پنجره آروم آروم سمت تاریکی تختم پیچید
شعله ی خنده ی خاموش تو بود که رو دیوار اتاقم رقصید

کلمات کلیدی :
--:--
--:--