آهنگ کبوتر فریدون آسرایی

کبوتر

فریدون آسرایی


آسمون بغضشو خالی می‌کنه
آدمو حالی به حالی می‌کنه
کوچه‌ها رنگ زمستون میگیرن
شیشه‌ها بخار و بارون میگیرن
آدما چتراشونو وامیکنن
گریه ابرو تماشا میکنن
نمی‌خوان مثل درختا تر بشن
از دل قطره‌ها با خبر بشن
نمی‌خوان بی‌هوا خیس آب بشن
(زیر بارون بمونن خراب بشن)
اما تو چترتو بستی کبوتر
زیر بارونا نشستی کبوتر
رفتی و سنگا شکستن بالتو
(اومدی هیچکی نپرسید حالتو)
بعضی‌ها دشمنای خونی شدن
بعضی‌ها غول بیابونی شدن
بعضی‌ها میگن که بارون کدومه
بوی نم شرشر ناودون کدومه
دیدی آسمون خراب شد سر ما
غصه شد وصله بال و پر ما
حالا تو سایه نشینی مثل من...مثل من...
حالا تو سایه نشینی مثل من
خوابهای ابری می‌بینی مثل من
چقدر اینجا می‌خوری خون جگر
کبوتر عصاتو بنداز و بپر
کبوتر عصاتو بنداز و بپر
کلمات کلیدی :
--:--
--:--