نقاب
علی یاسینی
می گذره ماه و سال همش درگیر کارو بار
نمی دونم پس کی وقت زندگی ماست
غرق میشه دونه دونه آرزوهام زیر آب
برش دار ببینم چیه پشت این نقاب
که تنگ نمیشه اون دل تو بس که یه دندس
خیلی وقته این لبام لنگ یه خندس
همیشه اونی که بی رحمه برندس
بیا خونه شهر پُر گرگ درندس
هیشکی نمی فهمه منو مثل یه رازم
این منه بی تورو ببین شکل جنازم
تا کی واسه اومدنت قصه بسازم
این همه دست و پا زدم حیفه ببازم
هیشکی نمی فهمه منو مثل یه رازم
این منه بی تورو ببین شکل جنازم
تا کی واسه اومدنت قصه بسازم
این همه دست و پا زدم حیفه ببازم
نه میشه دوستت نداشت نه میشه تحملت کرد
نه میشه تورو نبینم
کجا برم نه راه پس دارم نه راه پیش
وسط میدون مینم بد جور پُره سینم
از حرفایی که صد دفه خواستم بگم نشد
این دیوونه ساخته با تو آیندشو
من همونی که میترسیدم ازش نشد
هیشکی نمی فهمه منو مثل یه رازم
این منه بی تورو ببین شکل جنازم
تا کی واسه اومدنت قصه بسازم
این همه دست و پا زدم حیفه ببازم
گرفته دلم پشت جفت چشام خیس
کجا برم که هیشکی منتظرم نیس
دلم میخواد باز اسممو بشنوم از لبات
تو بشو ستاره من آسمون شم برات
هیشکی نمی فهمه منو مثل یه رازم
این منه بی تورو ببین شکل جنازم
تا کی واسه اومدنت قصه بسازم
این همه دست و پا زدم حیفه ببازم
کلمات کلیدی :