شرح الف
محسن چاوشی
کتانه و کتانه عمرم کتانه…
زنده کنی جان من؛ جان چو تفتان من
روح دهی مرده ام! مرده ی گریان من…
ای همه جان من؛ رونق دکان من
کی بگشایی دری بر در زندان من؟
کتانه و کتانه عمرم کتانه…
اشک امانم برید، بغض گلویم درید!
کاش فراوان شوی؛ بر شبِ باران من
ریح شما را فقط؛ خود بدهی رایح ها
هیچ شوم… بی تو نیست، رایحه و ریحان من
هر چه که دارم ز تو؛ کاش ز خود داشتم…
پیش تو قربان کنم، شاهد قربان من
هر چه سیه در من است؛ شر شیطان کشان
نور بفرمای نور! بر رخ سوزان من
روح شما از الست پاک به جانم رسید
رو سیه از رویتان؛ رحمت و رحمان من
جهل چو باشد ز تو، راه خطا اختیار
در تو نگنجد خطا؛ فرصت زندان من
صبر کنم بر رخت؛ تا که شروعم رسد
رخت ببندم ز خاک؛ اولِ پایان من
کبر چو شیطان بود، شرح الف این بود…
در پس کبر آمدی؛ اکبر اوزان من
زنده کنی جان من؛ جان چو تفتان من
روح دهی مرده ام! مرده ی گریان من…
ای همه جان من؛ رونق دکان من
کی بگشایی دری بر در زندان من؟
کتانه و کتانه عمرم کتانه…
اشک امانم برید، بغض گلویم درید!
کاش فراوان شوی؛ بر شبِ باران من
ریح شما را فقط؛ خود بدهی رایح ها
هیچ شوم… بی تو نیست، رایحه و ریحان من
هر چه که دارم ز تو؛ کاش ز خود داشتم…
پیش تو قربان کنم، شاهد قربان من
هر چه سیه در من است؛ شر شیطان کشان
نور بفرمای نور! بر رخ سوزان من
روح شما از الست پاک به جانم رسید
رو سیه از رویتان؛ رحمت و رحمان من
جهل چو باشد ز تو، راه خطا اختیار
در تو نگنجد خطا؛ فرصت زندان من
صبر کنم بر رخت؛ تا که شروعم رسد
رخت ببندم ز خاک؛ اولِ پایان من
کبر چو شیطان بود، شرح الف این بود…
در پس کبر آمدی؛ اکبر اوزان من
کلمات کلیدی :